آسیبشناسی عدم رعایت عفت از سوی مردان در خانواده و اجتماع
تاریخ انتشار: ۱۵ آذر ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۹۲۳۹۸۹۹
دکتر زینب مواصلی، جامعه شناس گفت: در جوامع سالم انسانی معمولاً نیروهای جسمی و روانی افراد در جهت اعتلای فرهنگ و تعالی آدمی است و تنها در صورتی که افراد به وظایف خود در حوزه فردی و اجتماعی عمل نکنند، این محیط تبدیل به یک مدار بسته سرشار از جاذبههای طبیعی جنسی بین زن و مرد میشود و به انحلال فرد، خانواده و جامعه منتهی میشود.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
عفاف و حجاب مردان، مانند عفاف و حجاب زنان در به وجود آوردن جامعه سالم و ناسالم نقش انکارناپذیر دارد. اساسیترین آسیب ناشی از بی عفتی مردان ایجاد بی اعتمادی بین اعضای خانواده و مسموم کردن فضای خانواده و دور ساختن جامعه از تقواست؛ به عبارتی تقوای اجتماعی بدون رعایت حجاب و عفاف درونی و بیرونی میسر نخواهد شد، اما با نگاهی جزئی و خاصتر میتوان به موارد زیر به عنوان آسیبها و آفتهای ناشی از بی عفتی مردان اشاره کرد:
الف) سستی بنیان خانواده، معمولاً مردانی که چشم و قلب و جوارح خویش را کنترل نکرده و به راحتی به جنس مخالف نظر میکنند و یا ارتباطهای مشروع و غیر مشروع دارند، زمینه شک و عدم اعتماد در خانواده خویش را فراهم میسازند. اگر زنی چندبار همسر خود را درحال عدم رعایت مراتب تقوای چشم و... ببیند، دیگر نمیتواند به عشق او نسبت به خانواده اعتماد کند و قضاوتهای این زن، معمولاً با نوعی بدبینی و پیشفرضهای منفی صورت خواهد گرفت و این موارد موجب ایجاد تنش در خانواده شده و بنیان این کانون مقدس را سست میکند. افزایش آمار طلاق، اعتیاد، فرار دختران از خانه، ایجاد مراکز فساد و... از پیامدهای شوم و ناپسند بی عفتی مردان و زنان در محیطهای اجتماعی و در نتیجه، سستی بنیان خانواده هاست.
ب) تغییر عقربه ذهن مردان از معنویت و پاکی به سوی مسائل جنسی؛ در صورتی که نگاه و فکر و قلب مردان بدون هیچگونه خویشتنداری و عامل بازدارندهای متوجه جاذبههای طبیعی دیگر زنان باشد و در واقع، عفاف و حجاب درونی و بیرونی نداشته باشند، تمام فضای فکری آنها به وسیله افکار هوس آلوده و جنسی پر میشود و در اثر این اهتمام، مبتلا به بیماری «تنوع جنسی» شده و از مسیر اصلی انسانیت خویش خارج میشوند و دقیقاً برای زنانی که در اجتماع مقابل آنها قرارمیگیرند، همین تنوع طلبی به وجود خواهد آمد و جامعه انسانی، که با اهداف متعالی و کمالیه برپا شده، به سوی خوی شهوترانی افراطی سوق داده میشود. بدیهی است به همان میزان، که بی قیدی و بی توجهی زنان به پوشش و عفاف جامعه را از مسیر الهی انسانی منحرف میسازد، بی توجهی مردان نیز تأثیرگذار است.
ج) گسترش سطح ارتباطات نامشروع، که موجب انحطاط جامعه و نابودی هویت نسلهای موجود و نسلهای آینده میشود، یکی دیگر از آسیبهای بی عفتی مردان است؛ زیرا عدم توجه به نیروی قوی و مستمرِ حاصل از جذب و انجذاب طبیعی هرگز مانع تأثیر وضعی آن نمیشود. مردان بیعفت با پوشش نامناسب و ارتباطها و نگاههای تعریف نشده، با ارسال پیامهای طبیعی جنسی، موجب ایجاد این مدار جاذبه جنسی شده و اینگونه زمینه ارتباطات نامشروع فراهم میشود.
البته نقش بیعفتی و بیحجابی زنان هم در این مورد بسیار زیاد است. معمولاً دختران و پسرانی که در چنین خانوادههایی رشد میکنند، بیش از دیگران مستعد در ویران کردن نیروهای انسانی الهی خود هستند و رفتارهای آنها ثمره بیعفتیهای پدر و مادر است.
ز) ضعف در تربیت نسلهای بعد، از وظایف و نقشهای اصلی و اساسی انسانها در هر عصری ایجاد زمینه صحیح تربیت نسلهای بعدی است. بی عفتی مردان نه تنها موجب ترویج آن از نظر علمی میشود؛ بلکه فرصتهای زرینی که والدین میتوانند از آنها برای تربیت فرزندان خویش بهره برند، از آنها میگیرد. در واقع، نیروها و سرمایههای افراد صرفِ حلّ مشکلات به وجود آمده از بیعفتی مردان و زنان میشود و فرصتی برای تربیتِ نسلها نمیماند.
ح) تزلزل پایههای اقتصادی خانواده، که حاصل تحمیل هزینههای اضافی است که در پی ارتباطات ناشی از بی عفتی مردان و زنان بهوجود میآید. بدیهی است که مردان با درآمد مشخص خود میتوانند خانواده خویش را تأمین کنند، اما اگر به دنبال نگاههای آلوده و حرام و ارتباطات مشروع و غیر مشروع ناچار به تأمین دو خانواده شدند، بار اقتصادی بیشتر بر روی خانواده اول خواهد بود.
ط) اهانت به جایگاه و مقام همسر، از جمله آسیبهایی که بیعفتی مردان در پی دارد، توهین به مقام بانویی است که به عنوان همسر او و مادر فرزندانش، خالصانه تلاش میکند و تمامی انرژی و نیروهای عاطفی خود را برای خانواده هزینه میکند. چشمچرانی مردان متأهل و ارتباط آنها با زنان دیگر، موجب تحقیر و توهین به آن زنان میشود؛ گرچه میبینیم که برخی مینویسند: مردها به این دلیل به زنها نگاه میکنند که «بینایی» هستند، نه به این دلیل که شما را دوست ندارند. براساس آموزههای دین اسلام نگاه غیرضروری مردان به زنان نامحرم جایز نیست؛ زیرا همین نگاه مقدمه گناه دیگر شده و او را به سوی گناهان بزرگتر سوق میدهد و تحسین زیبایی زنان نامحرم امری پسندیده در شریعت اسلام به شمار نمیرود.
منبع: تسنیم
باشگاه خبرنگاران جوان وبگردی وبگردیمنبع: باشگاه خبرنگاران
کلیدواژه: زنان و خانواده امور زنان آسیب شناسی نیرو ها نسل ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.yjc.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «باشگاه خبرنگاران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۹۲۳۹۸۹۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
نقش زنان در معنابخشی به زندگی خانوادگی و اجتماعی
ما در جامعه امروزی، مادران بیشماری را مییابیم که نگران تربیت معنوی فرزندان خود، آنها را تحت آموزشهای مختلف از این جلسه به آن جلسه و از این معلم به آن معلم میبرند! درحالیکه الگوی اصلی در مقابل چشمان کودکان، در حقیقت خودشان هستند. - اخبار فرهنگی -
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، وقتی از معنویت سخن به میان میآید، گذر از زَبَدی که ناپایدار است و رسیدن به مغز و اصل چیزی که نفع واقعی انسان را در بر دارد، متبادر به ذهن میشود. در حقیقت معنویت تلاشی برای وانهادن ادراکات غیرواقعی و درک زندگی واقعی است. تلاشی که به زندگی جهت میدهد، برای آن هدف تعیین میکند و مسیر انسان را به سوی تکامل رهبری میکند.
اما نقش زنان در معنویتبخشی به زندگی چیست؟ چگونه زنان میتوانند هم به زندگی خود و هم به اجتماع کوچک (خانواده) و اجتماع بزرگ (جامعه) معنا بخشند؟
خبرگزاری تسنیم در گفتوگو با دکتر مژگان خانبابا، مشاور امور بانوان معاونت قرآن و عترت وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و استاد دانشگاه جامعه المصطفی العالمیه، به بررسی نقش زنان در معنویتبخشی به زندگی پرداخته است.
معنویت؛ تلاشی برای درک زندگی واقعی
«معنوی و معنویت» منسوب به معنا، غالباً در مقابل ظاهری، مادی و صوری به کار میرود. واژه «معنویت» را شاید بتوان با این آیه قرآن به خوبی بیان کرد: «كَذَلِكَ یضْرِبُ اللَّهُ الْحَقَّ وَالْبَاطِلَ فَأَمَّا الزَّبَدُ فَیذْهَبُ جُفَاءً وَأَمَّا مَا ینفَعُ النَّاسَ فَیمْكُثُ فِی الْأَرْضِ» (سوره رعد؛ آیه 17) در این آیه حق ثابت و ماندنی، و باطل همچون کف روی آب، ناپایدار و زوالپذیر معرفی شده است. این آیه میتواند مقایسه ظاهر و معنا باشد.
وقتی از معنویت سخن به میان میآید، گذر از زَبَدی که ناپایدار است و رسیدن به مغز و اصل چیزی که نفع واقعی انسان را در بر دارد، متبادر به ذهن میشود. در حقیقت معنویت تلاشی برای وانهادن ادراکات غیرواقعی و درک زندگی واقعی است. تلاشی که به زندگی جهت میدهد، برای آن هدف تعیین میکند و مسیر انسان را به سوی تکامل رهبری میکند.
اما نقش زنان در معنویتبخشی به زندگی چیست؟ چگونه زنان میتوانند هم به زندگی خود و هم به اجتماع کوچک (خانواده) و اجتماع بزرگ (جامعه) معنا بخشند؟
آثار جنسیت زنانه بر رشد عرفانی و معنوینقش زنان در معنویتبخشی به زندگی
برای رسیدن به پاسخ این سؤالات، کافی است تنها به یکی از روایات قرآنی، آن هم روایتی که تنها در آن روایت، نام زنی به صراحت آمده است، مراجعه کنیم. داستان حضرت مریم بنت عمران، یکی از چهار زن برگزیده عالم که مادرش پس از وضع حمل از اینکه دختری زاده، نگران است: «وَ لَیسَ الذَّکَرُ کَالاُنثَی» (آل عمران/ آیه 36)
اما همین دختر چنان به تربیت معنوی خود مشغول میشود و از خود آغاز میکند که سرمشق و الگوی پیامبر خدا میگردد: «کُلَّمَا دَخَلَ عَلَیهَا زَکَرَیَّا المِحرابَ وَجَدَ عِندَهَا رِزقًا» (همان سوره/ آیه 37) پیامبری که خود متصل به منبع وحی است، میپرسد: «یَا مَریمُ اَنَّی لَکِ هَذَا» (همان آیه).
شاید این بخش از آیه همان حلقه مفقوده در جامعه زنان امروزی باشد. ما در جامعه امروزی، مادران بیشماری را مییابیم که نگران تربیت معنوی فرزندان خود، آنها را تحت آموزشهای مختلف از این جلسه به آن جلسه و از این معلم به آن معلم میبرند! درحالیکه الگوی اصلی در مقابل چشمان کودکان، درحقیقت خودشان هستند.
آنها غافل از اینکه شبانهروز توسط فرزندانشان رصد میشوند و فرزندان آنها با چشمانی تیزبین الگوهای زندگی خود را در مادران خود جستجو میکنند، به جای پرداختن به رشد معنوی خود، فرزندان را به دست کسان دیگری، خواسته یا ناخواسته میسپارند و از نقش اصلی خود در این فرایند کاملاً غافل میشوند: «یَا ایُّها الّذینَ آمَنُوا عَلیکُم اَنفُسَکم» (المائده/ 105)
در روایت حضرت مریم سلام الله علیها، هر بار حضرت زکریا علیه السلام نزد او میرود، رزقی میبیند: هر بار رزقی، یعنی هر بار ثمره و پاداش فعلی الهی متفاوت از دیروز و فردا.
سحر دانشور: حوزه زنان رسانه ندارد!معنویت و معنابخشی یعنی پرهیز از تکرار و روزمرگی
معنویت و معنابخشی یعنی پرهیز از تکرار و روزمرگی: «مَنِ اِسْتَوَى یوْمَاهُ فَهُوَ مَغْبُونٌ» این الگو چنان تأثیرگذار است که پیامبر الهی را به حرکت درآورده، او را از ناامیدی از درگاه الهی که متناسب با شأن پیامبریاش نیست، به سوی امید «رَبِّ هَب لِی مِن لَدُنکَ ذُرِیَّةً طَیِّبَة» (همان سوره/ آیه 38) و امیدبخشی : «وَ امرَاتِی عَاقِر» (همان سوره/ آیه 40) به حرکت درمیآورد.
آنچه که از زنان در جامعه امروزی انتظار میرود؛ یعنی توجه به معنویت و پرهیز از روزمرگی و معنابخشی به زندگی خود و اطرافیان (خانواده)، ایجاد شوق، پویایی، تحرک و نشاط معنوی در زندگی با متصل شدن به خالق هستی و ایجاد رابطه دوستی با تنها دوست اطمینانبخش و مطمئن: «الَّذِینَ آمَنُوا وَتَطْمَئِنُّ قُلُوبُهُمْ بِذِكْرِ اللَّهِ أَلَا بِذِكْرِ اللَّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ» (الرعد/آیه 28)
سپس داستان از انحصار در خانواده و اطرافیان درآمده، خطاب آن جهانی میشود: «وَ إِذْ قَالَتِ الْمَلَائِكَةُ یا مَرْیمُ إِنَّ اللَّهَ اصْطَفَاكِ وَطَهَّرَكِ وَاصْطَفَاكِ عَلَى نِسَاءِ الْعَالَمِینَ» (همان سوره/آیه 42) رسالت مریمی که در واقع پیامبر نیست، از حوزه خانواده و عشیره به جهانیان گسترش مییابد.
این داستان، ذهن خواننده را به رسالت پیامبران بزرگ الهی و از جمله پیامبر بزرگ اسلام صلی الله علیه و آله نزدیک و منتقل میکند. آنجا که از حوزه عشیره و خانواده: «وَ أَنْذِرْ عَشِیرَتَكَ الْأَقْرَبِینَ» (الشعراء/ 214) و مخاطبینِ خاصِ«رِحْلَة الشِّتَاءِ وَالصَّیفِ» (قریش/آیه2) به دعوتی جهانی : «فَاصْدَعْ بِمَا تُؤْمَرُ وَأَعْرِضْ عَنِ الْمُشْرِكِینَ» (الحجر/ آیه 95) گسترش مییابد.
رسالت معنوی حضرت مریم سلام الله علیها از خود شروع میشود، به خانواده میرسد و از آنجا به خارج از خانواده و جهانیان منتقل میشود. این، نقش معنوی یک زن از نگاه قرآنی است.
انتهای پیام/